برای دیدن وبلاگ دوم من کلیک کنید عشق نگار
عشق نگار

عیدتان مبارک

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 30 اسفند 1398برچسب:, توسط علی اکبر |

 

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلی نشست

عشق ان شب مست مستش کرده

فارغ از جام الستش کرده بود

گفت یارب از چه خوارم کرده ای

برصلیب عشق دارم کرده ای

خستم زین عشق دلخونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو من نیستم

گفت دیوانه لیلایت منم

در رگت پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلی ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 22 اسفند 1398برچسب:, توسط علی اکبر |

 

خدایا بیدارمان نما که وقتی چیزی را شکستسم آن چیز دل نباشد

نوشته شده در تاريخ جمعه 19 اسفند 1398برچسب:, توسط علی اکبر |

مطالب قبلی در تیر ماه 90 مشاهده نمایید

نوشته شده در تاريخ جمعه 12 اسفند 1398برچسب:, توسط علی اکبر |

 

 

چاپلین به دخترش نوشت:

تا وقتی قلب کسی را عریان ندیدی بدنت را عریان نکن,هرگز چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان مکن,قلبت را خالی نگه دار و اگر روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن فقط یک نفر باشد و به او بگو:تو را کمتر از خدا و بیشتر از خودم دوست دارم.زیرا به خداوند اعتقاد دارم و به تو احتیاج...!

نوشته شده در تاريخ جمعه 12 اسفند 1398برچسب:, توسط علی اکبر |

یه روزگار بد یه کور بود که پسری را دوست داشت پسره هم

اونو خیلی دوست داشت بعد دختره میگه اگه من بینا بودم

اونوقت می فهمیدی که چقدر دوست دارم. بعد ها یکی پیدا

میشه چشماشو می ده به دختره بعد دختره که بینا میشه

می بینه پسره کوره ترکش می کنه ولی پسره میگه برو ولی

مراقب چشام باش.!!

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 اسفند 1398برچسب:, توسط علی اکبر |

عشق خوب است اگر تو ارزشش را فهميده باشي


عشق قشنگ است اگر تو آن را لمس کرده باشي


عشق ترانه است اگر توآنرا شنيده باشي


عشق شيرين است اگر تو آن چشيده باشي


عشق ماندني است اگر تو به معنايش پي برده باشي


عشق گل است اگر تو آن گل را داشته باشي


عشق شمع است اگر تو پروانه شده ودور آن گشته باشي


عشق ديدني است اگر تو آن را ديده باشي


عشق آسماني است اگر تو ستاره اش باشي


عشق رود است اگر تو آب آن رود باشي

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 26 تير 1398برچسب:, توسط علی اکبر |

سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید، میگه پیاده میشی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم!


رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا سردردش میخوام!!!


رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!!!


کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.


داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.


تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ من می‌خوام لیس بزنم !


رفتم بانک پول بگیرم. کارمنده میگه پول رو میبرین؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم.


رفیقم شمارمو می خواست، گفتم: یادداشت کن 0932
گفت : تالیا داری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ همراه اول شماره خالی نداشت بهم تو تالیا خط داد


رفتیم غار علیصدر، به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!


با دوستم سه ساعت تو صف نونوایی وایساده بودیم صف 40 متری نوبتم شده. یارو میگه نون می خوای ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ تا الان قطار بازی می کردیم واگن آخرم بودیم


رفتم نوشابه بخرم به یارو میگم اینکه تاریخش مال دو سال پیشه. میگه : یعنی فاسد شده ؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مونده جا افتاده


دارم از گرما میمیرم، خودمو مثله چی دارم باد میزنم. بابام میاد میگه چیه ؟ گرمته ؟؟؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان میکنم


تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای خودتو بشوری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال


به یارو راننده میگم. آقا اگه میشه یكم سریعتر. الان هواپیما میپره...
میگه، به سلامتی مسافرین؟...
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فندك هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش

رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین، یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه


رفیقم میگه اگه با گوشی برم تو اینترنت از شارژم کم میشه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ از ذخیره ارزی کشورهای عضو اپک کم میشه


رفتم سم بخرم واسه سوسك، یارو میگه میخواین سریع بمیره؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام شكنجش كنم ازش اعتراف بگیرم!!!


دم دستشویی عمومی واستادم تا نفر قبلی بیاد بیرون،
اومده بیرون، میبینه دارم پیچ و تاب میخورم میگه دستشویی داری؟؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی میکنم!


رفتیم رستوران، میگم 2تا جوجه لطفا. میگه جوجه کباب؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز


به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر. میگه گرفتم وصل کنم؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فوت کن، قطع کن


زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام، بقیش هم آدامس بدین!


به مامانم میگم من میرم کارواش، میگه ماشینم میبری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم


یارو اومده می‌بینه همكارم توی اتاق نیست. باز می‌پرسه خانم فلانی نیست؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ هستن. افتادن پشت اون كمد. با خط‌كش بزن در بیاد


مگس کش دستمه. مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن


حواسم نبود با صورت رفتم تو در. یارو میگه ندیدیش؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ من داركوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز كنم برم تو


رفتم دکتر میگم: دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوای واسم دعا بنویس تا خوب بشم!!!


زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن ... میگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران


حدود ۳ صبح بود رفتم سر یخچال پارچ آب رو برداشتم آب بخورم.
دوستم بلند شده میگه می‌خوای آب بخوری ؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو خواب یادم افتاد به گلا آب ندادم می‌خوام بهشون آب بدم


سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید. میگه پیاده میشی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم...!


با گل رفتم بیمارستان. نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...


رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر. یارو گفت : راحت باشه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خار داشته باشه.


دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی داری؟
میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم


یه طوطی گرفتم. فامیلمون اومده میگه طوطیه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم


داشتم تلویزیون میدیدم.
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بهد به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!


رفتم واسه استخدام. یارو میگه اومدی واسه استخدام؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم!


میگم بابا... تصمیمم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم...
میگه میشناسیش؟ میگم آره.
میگه مجرده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری


دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم.
میگه شما سوال داری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری ...


رفتم پیژامه رو از کمد برداشتم پوشیدم. بابام میگه از تو کمد برداشتی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم


زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن، میگه خاک تو سرم پلیس؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران!


طوطی گرفتم فامیلمون اومده میگه اااااااااااااااااااااااا طوطیه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم!


به رفیقم میگم شارژر سوزنی داری؟ میگه می خوای موبایلتو شارژ کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام دگمه لباسمو باش بدوزم!


به رفیقم میگم چه خوب می‌شه اگه جور شه واسه جامِ جهانی‌ بتونیم بریم برزیل، میگه بریم بازیها رو ببینیم؟!
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیوید ویا داره خداحافظی می‌کنه، اسپانیا مهاجمِ خوب می‌خواد...!!!


میگم آقا شهید همّت کجاس؟ میگه بزرگراه شهید همّت؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خواستم خودشو پیدا کنم یه خانواده‌ای رو از نگرانی در بیارم!!!


به استاد میگم لطفا كمكم كنید دارم مشروط میشم. میگه نمره میخوای؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكی كه باید بریزم تو سرم میخوام!


سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون. گفتم مرسی. آقا می گه پیاده می شین؟
می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد


مراقب جلسه کارت دانشجوییمو گرفته عکسمو دیده می گه خودتی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ عکس رضاخان رو گذاشتم جولو چشمام باشه


دوستم پاش تو گچه، یارو میگه شکسته؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشو گچ کرده که از شهرداری عوارض نوسازی بگیره


به استاد میگم امتحان میان ترم رو بندازید عقب، میگه یعنی یه روز دیگه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ساعت 23:59:59 ثانیه امشب!!!


میگه دگرگونی یعنی همون تغییرکردن و متغیر شدن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یعنی این گونی نه، یک گونی دیگه!


دوستم دماغشو عمل کرده، یارو بش میگه دوستت بینی عمل کرده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشته مترو سوار میشده لای در گیــــــرکرده!


دارم حرف میزنم هی زبونم میگیره، بابام میگه:چته زبونت بند اومده؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حرف بزنم اینجا بد آنتن میده!!!


دم کوه زنگ زدم به دوست دانشگام میگم بجنب بچه ها همه جمع شدند منتظر توایم!
میگه بچه های خودمون؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بچه های شیرخوارگاه آمنه رو میگم که منتظرند بیای ژانگولر بازی از خودت درآری بخندند


تو یه ساختمون نیمه کاره با کلاه ایمنی وایسادم
کارگره میگه مهندس کلاه گذاشتی آجر تو سرت نخوره؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آقای ایمنی بیاد با هم کلیپ انیمیشن بازی کنیم


برنامه آشپزی تلویزیون:
خانم آشپز: حالا سینه مونو میزاریم گرم بشه.
شجاعی مهر: منظورتون سینه مرغه؟
خانم آشپز: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام سینه خودمو گرم کنم


در آسانسورو باز کرده کوبونده تو سر من از درد اشکم در اومده میگه آخی دردت اومد؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیدم شب جمعه اس به یاد مرده هامون افتادم یه دیده ای تر کردم!!!


می خواستم به یکی از دوستام زنگ بزنم شمارشو یادم نمیومد به گوشی نیگا می کردم شاید یادم بیاد. بعد خواهرم اومده میگه می خوای زنگ بزنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ با تلفن مسابقه زل زدن گذاشتیم ببینیم کی کم میاره!


پیک پیتزایی میاد در میزنه. یارو میگه پیتزا آووردی؟!؟!؟
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم آشغالاتونو ببرم


نصف صورتم ورم کرده رفتم دکتر، دکتره می گه آبسه کرده؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ باده اون ور صورتم خوابیده!!!


اومدم به بابام میگم بابا پول بده، میگه مگه پولات تموم شده؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون یه ذره پول تو جیبی رفتم یه بنز خریدم، بقیشم گذاشتم بانک!
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون دست فرمونت میخوای پول بنزم بهت بدم لابد؟!!!
میگم شما هم مگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ رو بلدی؟! میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ ! فقط تو بلدی !!!

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 26 تير 1398برچسب:, توسط علی اکبر |


از آینه پرسید که چرا دیر کرده است؟

نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟

خندیدم و گفتم: او فقط اسیر من است

تنها دقایقی چند دیر کرده است

گفتم هوا سرد بوده گفتم

از عشق من چنین مگوی

گفت :خوابی؟او سالهاست که دیر کرده است!

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 25 تير 1398برچسب:, توسط علی اکبر |

عشق یعنی پرزدن بی بال وپر
دیده را دریا نمودن تا سحر
عشق یعنی گفتگو با کربلا
سر کشیدن باده از جام بلا
عشق یعنی دیده برخنجرزدن
مثل طوطی درقفس پرپرزدن

عشق یعنی گم شدن در جام می
راز دل بی پرده بشنیدن زنی
عشق یعنی خاک پای خاکیان
می زدن در حلقه ی افلاکیان
عشق یعنی مثل یک گل وا شدن
فــارغ از بی تابی دنیـــا شـدن

عشق یعنی شب نشینی با خدا
گفتگو با ناله اما بی صدا
عشق یعنی پای کوبی در منا
با صفا دل را نمودن آشنا
عشق یعنی دیدن موسی به طور
یک جهان بی ناشدن ازبوی نور

عشق یعنی پای هر بت« لا» شدن
مست و مجنون درپی لیلا شدن
عشق یعنی زندگی را باختن
خانه ای در کوی دلبر ساختن
عشق یعنی از حرا تا کربلا
جان سپردن تشنه لب درنینوا

عشق یعنی چون کبوتر ساده باش
پای هر صاحب دلی افتاده باش
عشق یعنی فارغ از رنگ و ریا
دوستی با لاله و گل بی ریا
عشق یعنی کار نیکو کردن است
برصداقت راستی خوکردن است

عشق یعنی عشق بازی با چمن
گفتگو با لاله و با یاسمن
عشق یعنی مثل آب آبی شدن
هرشبی با گریه مهتابی شدن
عشق یعنی جوشش می درسبو
مستی ودیوانگی بی های وهو

عشق یعنـــی باسحرهمدم شـــدن
در دبــســتان ادب آدم شـــدن
عشق یعنی مرگ درمیدان جنگ
کشته دلدار گشتن بی درنگ
عشق یعنی بی نیاز از جام جم
شاد کردن دیده و دل وقت غم
 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 تير 1398برچسب:, توسط علی اکبر |